اولین روز هفته ی21
قند عسلم ... روز جمعه تاریخ ٢١ /١١ منو تو به همراه بابایی و خاله گلی و مامان جون رفتیم ملاقات مادر بزرگ تو قم. ..خیلی خوش گذشت...مامان بزرگ هم خدارو شکر حالش خیلی بهتر شده بود ...آخه ٢ روز بود عمل قلب انجام داده بودن ...اول رفتیم خونه ی خاله اینا...شبو اونجا بودیم و فرداش رفتیم بیمارستان...بعد از ظهر هم دوباره برگشتیم خونمون...خوب بود من هم اصلا اذیت نشدم ...راستی اونجا نی نیه مریم (دختر خاله) رو هم دیدیم من کلی باهاش بازی کردمو حسابی دلم واسه تو قند عسلم تنگ میشد ...تو هم تو دل مامانی همش وول میخوردی... نی نیه خاله اینا خیلی ناز شده بود حسابی بزرگ شده بود آخه من آخرین بار چند روزش بود که دیده بودمش حالا رفته ...
نویسنده :
مهرانا
14:19